سررسید
راستش قصدم این بود اینجا خیلی کم وارد فضاهای دو نفره بشوم و هرچه مینویسم با توجه به بچه هایمان باشد. اما ظاهرا چارهای نیست... باید کمی از دوران نامزدی گفت!
نامزدی من و خاتون یک دوران معمولی نبود... آنجا هم میخواستیم شاعرانه باشیم!
نمیتوانستیم به دیدارهای گاه و بیگاه و تماس تلفنی و sms دلخوش باشیم.
آن دوران، دوران عجیبی بود! گاهی دچار نفس تنگی میشدم... در هم غرق شده بودیم. لحظهای نمیتوانستیم به هم فکر نکنیم (اینکه از ضمیر جمع استفاده میکنم دلیلش این است که خاتون هم برای من تعریف میکرد که حالش بهتر از من نبوده!)
تماسهای تلفنی ساعتی، بیدار ماندنهایمان به پای هم، قرارهایمان که معمولا3،4 ظهر شروع میشد و 9،10 شب با زور از هم جدا میشدیم... دوران عجیبی بود.
البته بعدها با کمک هم از این وضعیت نجات پیدا کردیم! گیاه پیچ پیچ عشق همه وجودمان را داشت میپوشاند و این خوب نبود!
داشتیم یک نفر میشدیم و این خوب نبود!
بگذریم... شاید بعدا کمی از آن روزها را توضیح دادم.
اما برای حل یک سری از این دلتنگیها یک راههایی هم پیدا کردیم...
نفری یک سررسید برداشتیم(سررسیدی که جمعه را هم مثل بقیه روزها، آدم حساب کرده باشد و نصفه و نیمه به آن جا نداده باشد!)
هر هفته توی روزهای آن برای هم مینوشتیم. درباره اتفاقاتی که آن روز برایمان افتاده! حس و حالمان! شعر!( خاتون گاهی نقاشی میکشید!) گاهی هم اگر از هم رفتاری دیده بودیم که خوشمان نیامده بود سعی میکردیم توی آن روز بنویسیم!(البته باظرافت بسیار!)
خلاصه هر هفته برای هم یادداشت مینوشتیم و آخر هفته ها که همدیگر را میدیدیم آن را با هم عوض میکردیم! اینطوری هر کسی حرفهای هفته قبل آن یکی را میخواند و در ادامه برای آن یکی می نوشت... کامنت می گذاشتیم در نوشته های قبلی! (من هم گاهی نقاشی های خاتون را رنگ می کردم!!) سالی دو تا سررسید که تاریخچه زندگی ماست!
این سررسید نویسی ها هنوز ادامه دارد... البته خاتون از من بیشتر مینویسد چون توی خانه است، خاطرات اش را مینویسد و من هر شب، شعری... جمله ای... دلواپسی ای... دعایی... عرض ارادتی!!!
این سررسیدها تاریخچه زندگی ماست!
پ ن1) بعضی وقت ها من و خاتون مینشینیم و با هم آن اولی ها را می خوانیم و کلی سرخ و سفید میشویم!
پ ن2) چون خیلی حرفهای خصوصی هم تویش داریم کلا جوری از این سررسیدها مواظبت میکنیم که کسی نتواند آنها را پیدا کند و بخواند! یک چمدان قفل دار توی کمد دیواری هست که جای این ها آنجاست!